شهید علیــرضا وثــوقــی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید علیــرضا وثــوقــی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید علیــرضا وثــوقــی

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام علی رضا وثوقی از شهدای دانش آموز شهرستان بابل می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : حسین جان
تاریخ تولد : 1343/02/01
تاریخ شهادت : 1361/05/07
محل تولد : بابل
گلزار شهدای امیرکلا-شایستگان بابل
نحوه شهادت : جراحات وارده به بدن
محل شهادت : پاسگاه زیدعملیات رمضان
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

بايگاني

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید علیرضا وثوقی

شهید علیرضا وثوقیشهید علیرضا وثوقی

شهید علیرضا وثوقی

شهید علیرضا وثوقی

 

 

 

 

میثم میثم
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۳:۰۶ موافقين ۱ مخالفين ۰ ۰ نظر

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

شهید علیرضا وثوقی


میثم میثم
۰۲ دی ۹۵ ، ۰۲:۵۱ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۲ دی ۹۵ ، ۰۲:۴۶ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۲ دی ۹۵ ، ۰۲:۳۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید علی رضا وثوقی


شهید علی رضا وثوقی

شهید علی رضا وثوقی

شهید علی رضا وثوقی

شهید علی رضا وثوقی

شهید علی رضا وثوقی

  

میثم میثم
۰۲ دی ۹۵ ، ۰۲:۳۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

و قاتلوا سبیل الله الذین قاتلونکم ولا تعتدوا ان الله لا یحبّ المعتدین و اقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجو هم من حیث اخرجوکم و الفتنه اشدُ من القتل . (بقره – 2 -  191)

در راه خدا با آنانکه به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید ولی ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد. با کفار و مشرکین کارزار کنید و آنان را به قتل رسانید هر کجا که آنان را بیابید و از شهرشان برانید چنانکه شما را از وطن آواره کردند و فتنه گری که آنها کنند سخت تر از جنگ است و فسادش بیش تر است .

و لا تسحبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون . (آل عمران 168)

درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران ، این اسوه شجاعت ، شهامت ، شهادت و تقوای این بت شکن قرن امام خمینی کبیر .

درود بر روان پاک شهدای به خون خفته ؛ از هابیل تا شهدای کربلا و از شهدای کربلا تا جنگ تحمیای صدام .

و درود بی کران که از اعماق وجودم ریشه می گیرد بر خانواده های شهیدان به خصوص بر همسران و شوهر از دست داده که زینب گونه فرزندان بی پدر را که هر لحظه سراغ بابا می گیرند خاموش می کنند و آنان را با قصه های شیرین حقیقت ، به زندگی امیدوار و دلگرم می کنند .

و اینک وصیت نامه ام : سپاس خدای را که در زمانِ مردی از تبار هابیلیان و از دودمان حسین (ع) زندگی کردم و از رهنمود هایش شهادت یافتم. در دوران اعزام به جبهه های مختلف (آبادان-کردستان-سویل دهاب-گیلانغرب) همیشه آرزویش را داشتم ولی مصلحت خدا بود که علارغم زمینه های مختلف برای شهادت توفیق شهید شدن را نیافتم . خداوندا انتظار آن را دارم که در عرصه ی زندگیم آنچنان که می بایست بودم ، نبودم، مرا به جهالتم عفو فرمایی.

خدایا این روزنه ی امید من از درگاه رحمانیت توست که دوباره به زندگی دلگرم شدم زیرا با وجود مصامحه کاریم که نتوانستم تمام وقت در جبهه باشم ، احساس شرمندگی و خجالت در پیشگاه مقدس تو می کنم .

پروردگارا ما را در جوار رحمت خویش قرار بده و مشکلات زندگی و حب دنیا را از ما برگیر و ما را در زمره شهدای حق و فصیلت قرآن قرار بده.

تجربیان اندکی که من در زندگی یافتم اجمالا می گویم برادران ، قدر نعمت را بدانید که اولا امّت محّمد (ص) هستید و ثانیا شیعه هستید و پیرو اختران پر فروغ ولایت از علی (ع) که ساقی حوض کوثر و دربان و کلید دار جهنم و بهشت می باشد پس در زندگی تا می توانید دست از دامن این گرانقدر ها نگیرید که واقعا سعادت هستند .

نتیجه می گیریم که ایمان واقعی و رحمت وقتی به دست می آید که علاوه بر ترک محرمات و سیادت و اعمال شایسته و ایمان به وحدانیت عبودیت و رسالت محمد (ص) و امامت علی (ع) تا مهــــــدی (عج) و به چهارده معصوم توسل کنیم.

دشمنان اهل بیت را دشمن بدارید و دوستان آنان را دوست بدارید . در نا امیدی دست امید به ائمه معصوم دراز کنید و اعتقاد به این داشته باشید که ائمه معصوم زنده اند و تمام حرف های انسانی که با وی صحبت می کند می شنوند .

ملّت شهید پرور ایران ؛ باید بگویم که این انقلاب ، انقلابی الهی است و دست الله به وضوح آشکار می باشد و کسانی که می خواهند با وی مخالفت کنند و مبارزه کنند نابود می شوند زیرا "ید الله فوق ایدیهم" دست خدا بالاترین دست هاست .

قدر نعمت را بدانید و اگر ندانید به عذاب الهی دچار خواهید شد .

تداوم انقلاب در خط امام بودن است ؛ حرکات و سخنان امام را سر لوحه ی اعمال و کردار خویش قرار دهیم و از امام و انقلاب دور نشویم . روحانیت بیدار و متعهد با رهبری ، مشکینی – خامنه ای- رفسنجانی و ... از نظر من پیرو واقعی خط امام هستند و تا می توانید دست از آنها برندارید . گروه های خط امام که برای حفظ دست آورد های انقلاب تشکیل شده اند از نظر من تنها جزیی از انقلاب را از خطر رهانیده و میرهاند ، همان حزب جمهوری اسلامی است .

کتاب هایم را به بهترین وجه نگهداری کنید و کتابهای خوب را به حزب جمهوری اسلامی بدهید و از سپاه پاسداران و جهاد سازندگی و سازمان های پیرو ولایت فقیه حمایت کنید و اگر می توانید با این نیرو ها بیشتر هم کاری کنید و همان طور که اساس نامه اینها به خصوص حزب سپاه نوشته نوشته شده است ، تمام اهدافشان صدور انقلاب و واژگون ساختن توطئه های منافقین می باشند .

که شاید بتوان گفت که عامل اصلی فراز بنی صدر و رجوی ، حزب و سپاه بوده باشد .

خداوندا این حامیا ن اسلام را موفق بدار و اصولا هر خطی که از روحانیت متعهد و اصیل می باشد و پیرو ولایت فقیه نباشند آن خط در نهایت امر ، راه آمریکا را می رود و ملّت متعهد بیدار باشند و در این گونه خط ها و گروه ها نیفتند ، مثل جنبش مسلمان مبارز ، جبهه ملی ، (مرگ خوارج نهروان) در برنامه های دولت او را یاری نمائید که دولت نماینده انقلاب می باشد و خدای نکرده ما هم ضد انقلاب نشویم که چرا فلان بار کم است ، باید توجه داشت که فصل جنگ است ، نباید بیش تر از این از دولت توقع داشت . در انتخاب افراد توجه لازم را بکنید و باید توجه داشت که خطر روسیه از خطر آمریکا کمتر نیست و گروه هایی که پیرو روسیه هستند ، دشمن خونخوار انقلاب هستند (نظیر_حزب توده اقلیت و اکثریت) که آن عده از کسانی که می خواهند بعد از شهادت فرصت طلبی نمایند ؛ می گویم که خط فکری من خط امام است که مجری این حزب جمهوری اسلامی می باشد . غیر از خط امام هیچ خط دیگری را قبول ندارم و نخواهم داشت ، البته گروه های پیرو خط امام را قبول دارم ، منظورم غیر خط امامی ها هستند.

و اما سخنی با خانواده عزیزم؛ می دانم که سخت است برای شما که سه فرزند دلبندتان نیستند و باید توجه داشت که زمانی فرا رسیده است که رسالت خود را به خدا و خلق ادا نمایم و امید بر اینکه با توسل به خداوند متعال بتوانیم با دشمنان اسلام و مسلمین را از کشورمان خارج کنیم و این یکی از وظایف هر مسلمان است . اکنون زمانی فرا رسید که با یورش به متجاوزین عراقی که از هیچ گونه عمل غیر اسلامی و غیر انسانی مضایقه نمی کند ، نشان دهید که دین قرآن در چه حد می باشد .

اما مادرم اگر چه جبران زحماتت برایم محال است ، زحمت هایی که در حین کودکی تا به حال برایم کشیده ای ولی به خواست خدا در سایه اسلام در جبهه نبرد حق علیه باطل با شعار لا اله الا ا... _ اشهد ان محمد الرسول ا... و علی ولی ا... شهادت میدهم ، باشد که مدال شهادت من بر سینه تو نشانی از قدردانی و تشکر است از تو. مادرم هر چند که دو برادرم در برت نیستند نکند بعد از شهادتم آنان را از جبهه بازدارید بلکه باید  مربی و معلم تبلیغ باشید و آنان را به جبهه بفرستید .

مادرم مبادا  بزایم ماتم بگیرید و سیاه بپوشید که این سخت مرا میازارد، شاد باش و شادمان زی و لباس شادی بپوش که من در راه اسلام جان دادم و زنده شدم و زندگی جاوید یافتم .

و پدرم: من را ببخش که از پیشت رفتم ولی چه کنم که مسئولیت مسلمان بودن بر گردنمان هست ، نمی توانم این مسئولیت را زیر پا بگذارم ، امیدوارم که ناراحت نباشید . مراسم من باید ساده ترین مجالس باشد و اگر غیر از این باشد روح من آزرده خواهد شد و باید بدانی که دنیا فانی است باید دنیا مزرعه آخرت باشد ، پس بشتابیم به سوی کار خیر .

این را در نظر بگیرید که یکی از راه هایی که درهایی به بهشت باز می شئد صدقه و انفاق است ؛ در دستگیری از بیچارگان و مستمندان کوتاهی نکنیم و هم خدا راضی می شود و هم شهدا و هم ملت .

من را در آرامگاه شایستگان دفن کنید-اگر شایسته باشم- از بعضی از دوستان بپرسید اگر قروضی دارم ادا نمائید و طلبها را اگر آوردند به بیچارگان انفاق کنید .  بازدید از خانواده های شهدا را مرام کارتان قرار دهید. نماز های یومیه را قضا دارم ادا نمائید .

و اما خانواده ام ؛ مرا عفو نمائید که نتوانستم برادری خوب برای شما باشم . و ای اکبر آقا ، اصغر آقا و کاضم آقا که امید من شما هستید ، در دادن روحیه به خانواده بیشتر کار کنید و سعی کنید هدف شهدا را دنبال کنید . خدا موفقتان بدارد .

اصغر و کاظم جان و ای خانواده ی عزیزم ؛ چون من علاقه ی وافری به روحانیت دارم بعد از مرگ من یکی از اعضای خانواده ام را جهت تحصیل علوم دینی ب قم بفرستید .

و ای جامعه و ملت شهید پرور ؛ امیدوارم مرا ببخشید که نتوانستم حق یک فرد مسلمان را ادا نمایم و از کسانی که غیبت کردم عاجرانه تقاضا می کنم که ببخشید .

در خاتمه به همه ی شما سفارش می کنم که هرگز غم و اندوه به خود راه ندهید چون فرزند شما زندگی نو اختیار کرد .

در خاتمه از کلیه دوستان و آشنایان که موفق به دیدارشان نشدم خداحافظی می کنم .

در قبرم این شعر را حک کنید :

               شهادت سر آغاز پایندگی است            نترسم ز مرگش که خود بندگی است .

                                                                          « و السلام علی منتبع الهدی »

                                                                                           "علیرضا وثوقی"



میثم میثم
۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۹ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر